Blog
سبک های تولید و عرضهی محصول
در تجارت بین الملل در هنگام سفارش گذاری یا صدور و دریافت پیشنهاد قیمت Quotation توجه به نکاتی در مورد محصول و رویکرد تولید آن ضروری است که به مرور خلاصه برخی مطالب در این حوزه خواهیم پرداخت:
قبل از انقلاب صنعتی، چیزی به نام کارخانههای بزرگ وجود نداشت و بخش مهمی از تولید در سراسر جهان، در کارگاههای کوچک انجام میشد. برای تامین نیروی محرک و منبع انرژی در کارگاههای کوچک معمولاً از حیوانات، انسانها، باد و آب استفاده میشد. انقلاب صنعتی، ماشین آلات را به مجموعههای تولید اضافه کرد و با استفاده از نیروی بخار (که آن زمان معمولاً توسط سوختن زغال سنگ به دست میآمد) انرژی را در مقیاسی گسترده و با قابلیت کنترل بیشتر به خدمت گرفت.
منظور از مقیاس یک کسب و کار، بزرگی و حجم یک کسب و کار است که معمولاً بر اساس شاخصهایی مانند تعداد محصول یا تعداد مشتریان یک کسب و کار سنجیده میشود: استفاده از حجم تولید به عنوان مقیاس آنقدر رایج است که بسیاری از صنعتگران و فعالان کسب و کار، این دو واژه را به عنوان مترادف یکدیگر در نظر میگیرند.اصطلاح مقیاس معمولاً هنگام مقایسه و تعیین جایگاه یک کسب و کار در میان رقبای خود (یا در مقایسه با گذشتهی خودش) بهکار میرود و معمولاً در تغییرات بزرگ به آن اشاره میشود.
صرفه جویی ناشی از مقیاس (Economy of Scale) که گاهی آن را به صورت صرفه به مقیاس هم میگویند و مینویسند، به صرفهجوییهای ناشی از افزایش مقیاس یک کسب و کار اشاره دارد: توجه داشته باشید که صرفه جویی ناشی از مقیاس یک مفهوم مطلق نیست و کاملاً به صورت نسبی سنجیده میشود.
هزینه های ثابت (Fixed Costs) بر خلاف هزینه های متغیر (Variable Costs) به سادگی با تغییر حجم فعالیتها، تغییر نمیکنند. حتماً به این نکته هم توجه دارید که ثابت و متغیر بودن هزینهها، یک مفهوم مطلق نیستند.هزینهی ثابت، هزینهای است که با افزایش یک واحد بیشتر از محصول، تغییر نکند.در مقابل، سرفصلهای متغیر هزینهای، حتی با افزایش یک واحد به حجم تولید، افزایش پیدا میکنند.با افزایش سهم هزینههای ثابت در کل هزینهها، صرفهجویی ناشی از مقیاس افزایش مییابد.زیرا با افزایش مقیاس، هزینههای ثابت، میان محصولات تولید شده سرشکن میشوند و هزینهی تمام شده، کاهش پیدا میکند.
دو بُعد برای بررسی محصولات کسب و کارها
کسب و کارها را میتوان از زوایای بسیار متنوعی بررسی و طبقهبندی کرد. اما دو بعدی که در این درس مد نظر قرار میدهیم، مقیاس تولید و میزان سفارشی سازی هستند. با ترکیب این دو ویژگی میتوان چهار سبک متفاوت در تولید و عرضهی محصول تصور کرد:
.
منظور از استاندارد که اینجا در مقابل سفارشی بودن مطرح میشود، با کاربرد روزمرهی این واژه تفاوت دارد.
محصول استاندارد در اینجا یعنی: کسب و کار محصول مشخصی را طراحی و عرضه میکند و مشتری چارهای ندارد جز اینکه همان محصول را با همان ویژگیهایی که عرضهکننده در نظر گرفته، خریداری کند.
از نظر سیر تاریخی، چهار الگویی که در نمودار بالا میبینید، همزمان به وجود نیامدهاند و ترتیب تاریخی شکلگیری آنها به شرح زیر است:
- تولید محدود محصولات سفارشی (Low-volume production of customized products)
- تولید محدود محصولات استاندارد (Low-volume production of standard products)
- تولید انبوه (Mass Production)
- سفارشی سازی انبوه (Mass Customization)
اما اکنون هر چهار سبک عرضهی محصول، همزمان وجود دارند و هر کسب و کاری، بر اساس ساختار و تواناییهای خود و نیز شناختی که از محصول و بازار دارد، یکی از آنها را انتخاب میکند.
بنابراین امروز هیچیک از این سبکها را نمیتوانیم بد یا خوب (یا ضعیف و قوی) بدانیم؛ بلکه باید در جستجوی سبکِ مناسب خودمان باشیم.
سیستم تولید انبوه در مسیر تکامل خود، به سمت تولید انبوه انعطافپذیر Flexible Manufacturing System یا FMS خواهد رفت و قرار نیست به خاطر افزایش تیراژ، الزاماً به سیستمی صُلب و انعطافناپذیر تبدیل شود.